این روزها و ساعاتی که از کشور می گذرد،همه فعالین بازارچشم به آن دوخته اند که دلار قرار است با آمدن رئیس جمهور جدید به کدام شو برود.آیا باید انتظار کاهش داشت؟؟؟یا باید منتظر افزایش افسار گسیخته دلار بود.خیلی از فعالین بازار معتقد هستند که تعیین قیمت دلار سیاسی است و بنیاد اقتصادی ندارد،ولی نظر ما متفاوت استدپس تا پایان این تحلیل همراه ما باشید
می توان گفت اتفاقات سیاسی تاثیرات لحظه ای و انفجاری را در بازار ایجاد کنند ولی این پایه های اقتصادی است که تلاطم های شدید دلار را به وجود می آورد. در سال گذشته پایه پولی کشور در عرض 4 ماه حدود 2.8 درصد رشد داشته ولی در همین بازه مشابه امسال افزایش 12 درصدی را تجربه کرده ایم،به علاوه آن که افزایش عجیب نقدینگی و در کنار آن کسری بودجه عظیم دولت به واسطه تحریم های چندین ساله شرایط را بغرنج کرده است.
حال انتظار از دولت آقای رئیسی چیست؟
آیا ارزانی یک باره دلار درست است؟
آیا باید دلار را به حال خود رها کرد؟
گروه تحلیلی نساجی تکسپود به عنوان بخش کوچکی از جامعه فعالیت بازارتوقع کنترل نرخ دلار را دارد به آن معنی که نباید شاهد کاهش یا افزایش یکباره دلار باشیم.چه ارزان و چه گران شدن دلار به نفع جامعه ایران نیست.کاهش یکباره قیمت دلار یک رکود تورمی را در کشور ایجاد می کند که به سبب آن با توجه به ویروس کرونا که صنعت کشور را در دوسال گذشته در کما قرار داده است،باید چندین سال دیگر صنعت را در رکود در نظر گرفت.افزایش ناگهانی دلار هم به شرایط موجود ختم می شود.پس می توان گفت کنترل قیمت دلار در محدوده 23الی 26 هزار تومان در سال اول می تواند بهترین تصمیم اقتصادی دولت آقای رئیسی باشد.
ولی نکته مهم تر آن است با شرایط تحریم و قطع شدن یکی از مهم ترین منابع دلاری ایران در افغانستان توسط طالبان و همچنین کسری بودجه بالا می توان از دولت توقع کنترل ارز را داشت؟؟؟؟؟بنا بر نظر گروه تحلیلی تکسپود این کار یکی از مشکل ترین عملیاتی است که دولت باید انجام دهد .
با توجه به شرایط موجود حال راه حل چیست؟؟؟؟در اولین گام باید دولت حرکت های پوپولیستی پرهیز کند و به حل و تعیین تکلیف برجام برود که آیا می توانیم با 5+1 ادامه دهیم یا شرایط کار وجود ندارد
.
هرچند به توافق نرسیدن می تواند یک شوک سنگینی را وارد کند و دولت را وارد مسیرسخت تری کند،که امیدواریم به نتایج مساعدی در مذاکرات دست پیدا کنند.مرحله بعدی کاهش سود بین بانکی است.حالا چرا سود بانکی؟؟؟ با بررسی نمودار زیر می توان متوجه شد که علت سقوط بورس در سال گذشته چه
بوده است .
حال فرصت ان است که دولت آقای رئیسی با کاهش پله ای و برنامه ریزی شده پول های سرگردان بزرگ را به سمت و سوی بورس سرازیر کنند.البته همزمان باید دولت به عرضه شرکت های دولتی به صورت کاملا شفاف و صحیح در بورس اقدام کند.
این امر باعث کوچک تر شدن دولت و کاهش هزینه های جاری می شود و در عین حال با ورود جریان پول به بورس رونق مناسبی برای صنعت کشور ایجاد می شود.همان طور که مشخص است دلیل اصلی افزایش نرخ سود بین بانکی بوده است در حرکت بعدی باید دولت به مدت حداقل دوسال قیمت دلار را در یک بازه مشخص که حدودا 23 الی 25 هزار تومان ثابت کند و همزمان به بهبود مراودات تجاری با کشور های جهان بپردازد تا در زمینه صادرات به یک نقطه ثبات برسیم.مرحله بعدی ورود سرمایه گذاری خارجی به کشور است،به خصوص در صنعت گردشگری که میتواند بازدهی بالایی داشته باشد.ولیکن باید توجه کرد که شرایط بالا زمانی ایجاد می شود،که نظام جمهوری اسلامی اختلافات خود با جهان را حل کند.
امید به آنکه دولت مردان و تصمیم گیران ارشد کشور به آینده کشور فکر کنند و تصمیم درست را بگیرند
بدون دیدگاه